سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در فتح قلعه خیبر

شاعر : عماد بهرامی
نوع شعر : مدح
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل

گـره کـور که در کـار پـیـمـبـر افـتـاد            باز هم قـرعـه به نـام یل صفـدر افتاد

وقتی از دور در قـلعـه تجـلّی می‌کرد            یـاد آن دسـت یـدالـلـهـی حـیـدر افـتـاد


با خودش گفت که‌ این کار فقط کار علی‌ست            ناگهـان دلـهـره‌ از سیـنۀ مضطـر افتاد

مثل خواری شد و در چشم فراری‌ها رفت            تا عـلـم دسـت عـلـمـدار پـیـمبـر افـتاد

طرف قلعه که می‌رفت خدا پشتش بود            جـبـرئیل آمـد و زیر قـدمـش پَـر افتاد

مرحـب آمد که شود سد ره خـیر ولی            «هٰا عـلیٌ بَـشرٌ کـیفَ بَشر» شر افتاد

تیغ ابروی علی خم شد و مرحب جان داد            ده قدم مانده به شمشیر دو سر، سر افتاد

با خدا رفت و دم «نَصرُ مِنَ اللّٰه» گرفت            سـورۀ فـتـح به جـان در خـیـبـر افـتاد

موقع کندن در بود که « یازهرا» گفت            ناگهـان ترس عجـیـبی به دل در افتاد

صاحب روز جزا داشت قیامت می‌کرد            حَسَبُ الاَمرِ عـلی پرده ز محشر افتاد

چاره‌ای جز به درک رفتن و تسلیم نداشت            هر که با خـشـم الـهـی عـلـی در افتاد

نقد و بررسی